۱۳۸۹ دی ۳, جمعه

هستیم تا خون تورگامون روونه


هستیم تا خون تورگامون روونه

تا جون هست

تا درد هست برای کشیدن

تا باتوم هست برای خوردن

تا اشک هست برا شستن چشم از گاز اشک آور

تا نفس هست برای   فریاد  حتی نجوایی  ضعیف بر ای وداعی

تا  درختان سبز  در پاییز نیز

 همچنان سبز و استوار

پاییز را به  بازی می گیرند

 هستیم تا کودکان در میان قنداقه

 ونگ ونگشان خواب از سر

  شیطون و رفقاش پرونده
   
هستیم تا دلا مون به یه سلام از یه دوست گرمه

 تا پشتمون به پشتش محکمه

 تا صدای بوق ماشین سرویس مدرسه

 هنوز تو گوشامون زنگ میزنه

تاهنوز گل فروش سر هر چهار راه گل می فروشه

 ما هستیم تا امید هست

 تا  سیاهیه زغال به سرخی تفتیدن خونی میشه
  
هستیم تا جگر تو کالبدمون جلز ولز میکنه
  
هستیم ؛تا خون تو رگامون سرخه، جون تو تنامون آبیه
  

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر