۱۳۸۸ شهریور ۵, پنجشنبه

آخرين نامه حضرت بقية الله در زمان غيبت صغري

يا علي بن محمد السمري!اعظم الله اجر اخوانك فيك،فانك ميت مابينك

وبين ستة ايام،فاجمع امرك ولاتوص الي احدفيقوم مقامك بعدوفاتك

فقد وقعت الغيبة التامة فلا ظهور الابعداذن الله-تعالي ذكره-وذلك

بعدطول الامد وقسوة القلوب وامتلاءالارض جوراًوسياتي لشيعتي

من يدعي المشاهدة،الافمن ادعي المشاهدة قبل خروج سفياني والصيحة

فهو كذاب مفتري ولاحول ولا قوة الا بالله العلي العظيم

يا علي بن محمد سمري خداوند به برادرانت درفقدان توپاداش بزرگ

عطافرمايدتوتا شش روزديگررحلت خواهي كرد،كارهايت را جمع وجوركن

وبه هيچكس به عنوان جانشين وصيت مكن اكنون زمان غيبت كبري فرا

رسيدهوظهورمن تنها با اجازه خداوند خواهد بود وآن پس از مدتي طولاني و

زماني خواهد بودكه دلهاي مردم در نهايت قساوت وروي زمين پر از

بيداد و ستم باشد. كساني پيش شيعيان ما مدعي ارتباط وديداربامن خواهند شد.

هركس پيش از خروج سفياني وصيحه آسماني كه از علائم ظهور است

چنين ادعايي كند دروغگويي بيش

نخواهد بود

كمال الدين وتمام النعمة) )

۱۳۸۸ مرداد ۳۱, شنبه

رمضان آزمون بندگيست ومن كافرم

رمضان آزمون بند گيست ومن شاد مسرورازكفرخود آري من به كفر خود مفتخرم من به آن

خدايي كه شيخ مغبچه گان دربارمعاويه مُبلغ آنند كافرم من افتخار ميكنم خدايي را كه آنها

ازاوبراي پيروانشان داد سخن ميدهند كافرم من مفتخرم كه خداي من جوازدروغ وجنايت

صادرنميكند من خدايي را ميپرستم كه رحمانست و رحيم بربندگانش،كافربه خود را

روزي دهد ومومن به خود را مستغني،من مفتخرم به خدايي كافرم كه مدعيانش بين

انسانها خط ميكشند،رنگ خداييش زرو زيورو تزوير وريا است من به خدايي شهادت

ميدهم كه مرا تنها وبرهنه وپا ك به دنيا آورد،عقل وشعور ومنطق عطا فرمود تا سره را

از ناسره باز شناسم،من خداي را شاكرم كه خدايي را كافرم كه گويد

در خانه عقل را ببند،دروازه حماقت بگشاي

مانند گله گوسفندان بدنبال بزگله براه بيا،من به خدايي ايمان دارم كه در ابتداي سوره سوره

كتاب خويش ميفرمايد (بسم الله الرحمان الرحيم) ودر معدود دفعات درميان برخي ميفرمايد

(بسم الله القاسم الجبارين) وباز افتخاري ديگر كه به خداي جبارين كافرم وخداي قاسم جبار را

ميپرستم خدايي كه انتقام كشنده ازجابرين است نه حامي آنان خداوندا مرا در اموربندگيم

هدايت ومساعدت فرما،مرا قدرتي عطا فرما تا در قبال تمايلات شيطاني به سوي توپناه

برم خداوندا هواي نفس مرا به آتش عشقت خاموش كن خداوندا انتقام خون خواهران و

برادران مظلومم را از جائران زمانه بستان و قدرت ستاندن حق مظلوم از ظالم را به من

عطافرما

۱۳۸۸ مرداد ۲۸, چهارشنبه

نامه حضرت علي (ع) به ما لك ترجمه محمد دشتي3

اي مالك بدان مردم از گروههاي گوناگوني ميباشند كه اصلاح هريك جز با ديگري امكان ندارد

وهيچيك ازگروههاازگروه ديگربي نياز نيست ازآن قشرها،لشكريان خدا،ونويسندگان عمومي

وخصوصي قضات دادگستر،كارگزاران عدل ونظماجتماعي،جزيه دهندگان،پرداخت كنندگان ماليات

تجاروبازرگانان،صاحبان صنعت وپيشه وران،ونيزطبقه پايين جامعه،يعني نيازمندان ومستمندان

ميباشندكه براي هريك خداوند سهمي مقرر داشته،ومقدارواجب آنرا درقران يا سنت پيامبر

تعيين كرده كه پيماني از طرف خداست ونگهداري آن برما لازم است.پس سپاهيان به فرمان

خدا،پناهگاه استواررعيت،وزينت ووقارزمامداران،شكوه دين،وراههاي تحقق امنيت كشورند

امورمردم جزبا سپاهيان استوارنگردد،وپايداري سپاهيان جزبه خراج وماليات رعيت انجام

نميشودكه باآن براي جهادبا دشمن تقويت گردند.وبراي اصلاح امورخويش به آن تكيه كنند

ونيازمنديهاي خودرابرطرف سازند.سپس سپاهيان ومردم،جزباگروه سوم نميتوانند پايدار

باشندوآن قضات وكارگزاران دولت ونويسندگان حكومتند،كه قراردادهاومعاملات رااستوار

ميكنند.وامنچه بسود مسلمانان ست فراهم مي آورند ودركارهاي عمومي وخصوصي مورد

اعتمادندوگروههاي ياد شده بدون بازرگانان وصاحبان صنايع نميتوانند دوام بياورند زيرا

آنانوسائل زندگي را فراهم مياورندودربازارها عرضه ميكنندوبسياري از وسائل زندگي را

بادست ميسازندكه از توان ديگران خارج است قشرديگرطبقه پايين ازنيازمندان ومستمندانند

كه بايدبه آنهابخشش وياري كرد براي تمام اقشارگوناگون يادشده درپيشگاه خدا گشايشي هست

وهمه آنانكه امورشان اصلاح شودبرزمامدارحق مشخصي دارندوزمامدار ازانجام انچه خدا

براوواجب كرده ست نميتواندموفق باشدجزانكه تلاش فراوان نمايدوازخدا ياري بطلبدوخود

را براي انجام حق آماده سازد ودرهمه كارها اسان باشد يا دشوار شكيبايي ورزد

سيماي نظاميان

براي فرماندهي سپاه كسي را بگزين كه خيرخواهي او براي خدا وپيامبروامام تو بيشتر

ودامن او پاكتر،شكيبايي اوبرترباشد،ازكساني كه ديربه خشم آيد وعذرپذيرتر باشد وبر

ناتوان رحمت آوردو باقدرتمندان باقدت برخوردكند درشتي اورا به تجاوزنكشاند وناتواني

اورا ازحركت بازندارد سپس در نظاميان با خانواده ه ريشه دار،داراي شخصيت حساب شده

خانداني پارسا داراي سوابق نيكوودرخشان كه دلاوروبخشنده وبلند نظرند روابط نزديك

برقراركن آنان همه بزرگواري را درخود جمع كرده ونيكيها را در خود گرد اورده اند

پس دركارهاي آنان همهبزرگواري را درخود جمع كرده ونيكيها رادرخود گردآورده اند

پس دركارهاي آنان بگونه اي بينديش كه پدري مهربان درباره فرزندش مي انديشد

ومباداآنچه راكه آنانرابدان نيرومندميكني درنظرت بزرگ جلوه كندونيكوكاري تونسبت به

آنان هرچند كوچك باشدخوارمپندار زيرا نيكي آنانرابه خيرخواهي توخواند وگمانشان را

به تونيكوگرداند ورسيدگي اموركوچك آنانرابخاطر رسيدگي بكارهاي بزرگشان وامگذار

زيراازنيكي اندك توسود ميبرند وبه نيكي بزرگ تو بي نيازنيستند برگزيده ترين فرماندهان

سپاه توكسي باشدكه ازهمهبيشتربه سربازان كمك رساند وازامكانات مالي خود بيشتر در

اختيارشان گذاردبه اندازه اي كه خانواده هايشان درپشت جبهه وخودشان درآسايش كامل

باشندتادر نبرد با دشمن سربازان اسلام تنها به يك چيزبينديشند

همانامهرباني تو نسبت به سربازان دل هايشان را به تو ميكشاند وهمانابرترين روشني

چشم زمامداران ،برقراري عدل درشهرهاوآشكارشدن محبت مردم نسبت به رهبر است كه

محبت دلهاي رعيت جز با پاكي قلب هاپديد نمي آيدوخير خواهي آنان زماني است كه با

رغبت وشوق پيرامون رهبر را گرفته وحكومت بار سنگيني را بردوش رعيت نگذاشته

باشدوطولاني شدن مدت زمامداري بر ملت ناگوار نباشد پس آرزوهاي سپاهيان را برآور

وهمواره ازآنان ستايش كن وكارهاي مهمي كه انجام داده اند برشمارزيرا يادآوري كارهاي

ارزشمندآنان شجاعان برمي انگيزاند وترسوها رابه تلاش وا ميدارد انشاالله ودريك

ارزشيابي دقيق رنج وزحمات هريك ازآنانرا شناسايي كن وهرگزرنج كسي را بحساب

ديگري نگذاشته وارزش خدمت اورا ناچيز مشمارتاشرافت وبزرگي موجب نگردد

كه كار كوچكشرا بزرگ بشماري يا گمنامي كسي باعث شود كار بزرگ اورا ناچيز

ناچيز بداني مشكلاتي كه دراحكام نظاميان براي تو پديد مي آيد واموري كه براي تو شبهه ناكند

به خدا ورسول خدا بازگردان زيرا براي مردمي كه علاقه داشته هدايتشان كند فرموده

است اي كساني كه ايمان آورده ايد از خدا رسول واماماني كه از شما هستند اطاعت كنيد

واگردرچيزي نزاع داريد آنرابه به خدا ورسولش باز گردانيد پس بازگرداندن چيزي به خدا

يعني عمل كردن به قران وباز گرداندن به پيامبر يعني عمل به سنت او كه وحدت بخش است

نه عامل پراكندگي

,قضات وداوران

سپس از ميان مردم برترين فرد نزد خودرا براي قضاوت انتخاب كن كساني كه مراجعه

فراوان آنهارا به ستوه نياوردوبرخوردمخالفان بايكديگر اوراخشمنا ك نسازددراشتباهاتش

پافشاري نكند وبازگشت بحق پس ازآگاهي براي اودشوار نباشد طمع را ازدل ريشه كن

كندودرشناخت مطالب باتحقيق اندكرضايت ندهد درشبهات ازهمه با احتياط تر عمل كند

ودر يافتن دليل اصراراوازهمه بيشترباشدودرمراجعه پياپي شاكيان خسته نشود،دركشف

امور ازهمه شكيبا تر،وپس ازآشكارشدن حقيقت درفصل خصومت ازهمه برنده تر،كسي كه

ستايش فراوان اورافريب ندهد وچرب زباني اورا منحرف نسازد وچنين افرادي بسيار

اندكند پس ازانتخاب قاضي هرچه بيشتر درقضاوتهاي اوبينديش وآنقدر به اوببخش كه نيازهاي

او برطرف گردد وبه مردم نيازمند نباشد واز نظر مقام ومنزلت انقدر اورا گرامي دار

كه نزديكان توبه نفوذ تودر او طمع نكنند تا ازتوطئه آنان درنزد تودرامان باشد

دردستوراتي كه دادم نيك بنگركه همانا اين دين دردست بدكاران اسير گشته بود

كه بنام دين به هوا پرستي پرداخته ودنياي خودرا بدست آورده اند

۱۳۸۸ مرداد ۲۵, یکشنبه



نامه حضرت امير المومنين علي(ع) به مالك ترجمه محمد دشتي 2

بپرهیزکه خودرادربزرگی همانند خداوند پنداری،درشکوه خداوندی همانند

اودانی زیراخداوندهرسرکشی راخوارمیسازد،وهرخودپسندی رابی ارزش

میکند،با خدا و با مردم،باخویشاوندان نزدیک،وباافرادی از رعیت خودکه

آنان را دوست داری،انصاف رارعایت کن،که اگر چنین نکنی ستم رواداشتی

وکسی که به بندگان خداستم روا دارد،خدابجای بندگانش دشمن او خواهد بود

وآنراکه خدا دشمن شود،دلیل اورانپذیردکه باخدا سرجنگ دارد،تا آنگاه

که بازگرددیا توبه کندوچیزی چون ستمکاری نعمت خدا رادگرگون نمیکند

وکیفر اورانزدیک نمیسازد، که خدادعای ستمدیدگان را میشنود

ودر کمین ستمکاران است

دوست داشتنی ترین چیزها درنزدتو،درحق میانه ترین ،درعدل فراگیرترین

درجلب خشنودی مردم گسترده ترین باشد،که همانا خشم عمومی مردم،

خشنودیخواص(نزدیکان)راازبین میبرداما خشم خواص را

خشنودی همگان بی اثر میکند

خواص جامعه همواره بار سنگینی برحکومت تحمیل میکنند زیرا درروزگار

سختی یاریشان کمتر ودراجرای عدالت ازهمه ناراضی تر،ودرتحمل

خواسته هایشان پا فشارتر،ودرعطا وبخشش کم سپاس تروبهنگام منع خواسته ها

دیرعذرپذیرترودربرابرمشکلات کم استقامت ترمیباشنددر صورتی که ستونهای

استواردین،واجتماعات پرشور مسلمین،ونیروهای ذخیره دفاعی،عموم مردم

میباشندپس به انها گرایش داشته باش واشتیاق تو باانان باشد

از مردم انانکه عیب جو ترندازخوددورکن،زیرامردم عیوبی دارند که رهبرامت

در پنهان داشتن ان از همه سزاوارتراست،پس مبادا انچه برتوپنهان است

اشکار گردانی،وانچه که هویداست بپوشانی ، که داوری درانچه ازتوپنهان

استبا خدای جهان میباشدپس چندان که میتوانی زشتیها رابپوشان،

تاانراکه دوست داری برمردم پوشیده ماند خدا برتو بپوشاند

گره هر کینه ای را در مردم بگشای،ورشته هر نوع دشمنی را قطع کن

واز انچه درنظر روشن نیست کناره گیر،در تصدیق سخن چین شتاب مکن

زیراسخن چین گرچه درلباس اندرزدهنده ظاهر میشوداماخیانتکاراست

بخیل را در مشورت دخالت نده،که توراازنیکوکاری باز میدارد

وازتنگدستی میترساند.ترسورا درمشورت کردن دخالت نده

که درانجام کارها روحیه توراسست میکندحریص را درمشورت

کردن دخالت نده،که حرص راباستمکاری در نظرت زینت میدهد.همانابخل

وترس وحرص، غرائز گوناگونی هستندکه ریشه انها

بدگمانی به خدای بزرگ است

بدترین وزیران تو،کسی ست که پیش از تووزیر بدکاران بوده،

ودرگناهان آنان شرکت داشته،پس مبادا چنین افرادی محرم رازتوباشند

زیرا که آنان یاوران گناهکاران وستمکارانند

توبایدجانشینانی بهتر ارآنان داشته باشی که قدرت فکری امثال آنها را داشته باشد

اماگناهان و کردارزشت انها را نداشته باشند؛کسانیکه ستمکاری را

بَرستمی یارینکرده،وگناهکاری را درگناهی کمک نرسانده باشد هزینه

اینگونه افراد برتوسبک تر،ویاریشان بهتر،ومهربانیشان بیشتر،ودوستی آنان

با غیرتوکمتراست.آنانراازخواص ودوستان نزدیک ورازداران خود

قرارده سپس ازمیان آنان افرادی را که درحقگویی از همه صریح ترند

،ودرانچه راکه خدا برای دوستانش نمیپسندد تورا مددکار نباشند

انتخاب کن چه خوشایند توباشد یا ناخوشایند.

تا میتوانی باپرهیزکاران وراستگویان بپیوند وآنان چنان پرورش ده

که تورافراوان نستایندوتورا برای اعما ل زشتی که انجام نداده ای تشویق نکنند

که ستایش بی اندازه،خودپسندی میاورد،وانسان را به سرکشی وا میدارد

هرگزنیکوکار وبدکاردرنظرت یکسان نباشند،زیرا نیکوکاران در نیکوکاری

بی رغبت،وبدکاران در بدکاری تشویق میگردندپس هرکدام ازآنانرا

براساس کردارشان پاداش ده

بدان ای ما لک!هیچ وسیله ای برای جلب اعتماد والی به رعیت بهتراز

نیکوکاری به مردم،و تخفیف مالیات وعدم اجبار مردم به کاری که دوستش ندارند

نمیباشدپس دراین راه بکوش تا به وفاداری رعیت خوشبین شوی

که این خوشبینی رنج طولانی مشکلات را از توبر میدارد،پس به آنان که

بیشتر احسان کردی بیشترخوشبین باش،وبه آنان که بدرفتاری کردی

بد گمان تر باش وآداب پسندیده ای را که بزرگان این امت به ان عمل کردند

وملت اسلام با آن پیوندخورده،ورعیت با آن اصلاح شدندبرهم مزن

وادابی که به سنتهای خوب گذشته زیان وارد میکندپدید میاور

.که پاداش برای اورندۀ سنت،وکیفرآن برای تو باشدکه انها رادرهم شکستی.

باحکیمان فراوان بحث کن،که مایه ابا دانی واصلاح شهرها

وبرقراری نظم قانونی است که درگذشته نیز وجود داشته

۱۳۸۸ مرداد ۲۴, شنبه

بسيج ومشكلاتش

بسيجي رابه زعم خودبه چند دسته كلي تقسيم ميكنم ابتداازطيفي كه خودنيزبه آن تعلق داشتم ميگويم

يعني بچه مسجد يهاي شلوارجين پوشي كه صرفاًبراي اينكه مسجدمحله شان بدست افرادغريب وافراطي

بسيج نيفتدبه عضويت بسيج درآمدند و شايد پستي هم در ساختار تشكيلاتي بسيج داشته اند

( نميدانم چقدربااين ساختارآشناييدكه توضيح ساختاري بسيج دراين مقال نميگنجددرفرصت مقتضي باز خواهم گفت)

اما هيچگاه التزام قلبي و عملي به اين نهاد نداشته اند دسته ديگر شباهت فراواني با دسته اول دارند

اما از نظرفكري وپايگاه مذهبي راديكال ترند،دسته سوم جوانان ونوجواناني كه صرفاً جهت گرفتن

سهميه دانشگاه وكسري خدمت سربازي به عضويت بسيج درآمده اند اعضاي دو دسته اول

در طول مدت زماني به خاطر نداشتن تعلق قلبي و اعتقادي به بسيج ومشغله هاي روزمره و

اختلافات عقيدتي از بسيج كناره گرفته اند

دسته سوم نيزعمدتاً بعد از قبولي دانشگاه وپايان خدمت سربازي پي كار خود رفته اند

به خصوص در اين چند ماه اخير بعلت انزجار مردم و تنشهاي اعتقادي و فكري ريزشديدي دربين آنها

شاهد هستيم اما برخي نيزبه خاطرمنافعي ازهرسه دسته بالادربسيج

باقي مانده اند كه من انها را در دسته چهارم جاي ميدهم

مهمترين وراديكال ترين اعضاي بسيج ولايت مداران هستند كه بسياري ازآنان افرادكم اطلاع با

تحصيلات كم وبدون قوه تشخيص مناسب هستنداما نبايد ازنظردورداشت كه دربين ولايت مداران هم

افرادباسوادوبامطالعه اي نيزوجود دارندكه بدليل ذوب شدگي درولايت ويكجانبه نگري عليرغم

داشته هاي اطلاعاتي فراوان فاقد قدرت تجزيه وتحليل لازم اند وهرچه دليل وبينه ازقران و

منطق و حديث ونهج البلاغه برايشان مي آوري به اثبات بت خود ساخته شان نسبت ميدهند

وآنرا مصادره به ميل ميكنند. كه مانند كسي مستقيم به خورشيد نگريسته نابينا شده اند ،

محتاج تلنگري براي ديدن روشنايي حقيقي تعدادي نيز ميبيننداما منافعشان ايجاب ميكند

به ماندن در ظلمت . كه تكليفشان معلوم است به وقت منافع چرخش ديگري خواهند كرد

. دربين ولايت مداران نيز كساني شخص رهبررازيرسوال برده واورا ديگر ولي فقيه نميدانند

بامرور اين توضيحات به اين نتيجه ميرسيم كه بسيج ساختارچندان يكدست ويكپارچه اي ندارد

ولي من غير از ريزش شديد اعضاي بسيج وافت شديد جذب اعضاي جديد كه بعلت داشتن دوستاني

دراين نهاد شاهدآن هستم يك خطرعمده رانيزازجهت اعضاي راديكال بسيج براي حكومت متصورم

اختيارات بسيج كه دردهه 60 واوايل دهه خصوصا دربُعد بگيروببند به قول خود بسيجيها بيحد بود

به مرور در دهه هاي 70 و80روبه افول نهادتاجايي كه حتي قوه قضاييه دست به ايجادنهادي

تقريباًموازي ازلحاظ كاركردبا بسيج به نام ستاد حفاظت وپيشگيري قوه قضاييه زد

درسال86 بابسته شدن ومحدود شدن مراكزاجرايي بسيج بعلت تخلفات آشكاروعمده دراين مراكز

اعم از مالي ومنكراتي عملاً اخرين سنگر بگيروببند بسيج هم رفته رفته به تعطيل گراييد

بسيج تشويق به كارهاي فرهنگي شد وعمليات نظامي ان درحد مانور محدود شد

اما اين تحديد اختيارات كه پروسه زماني نسبتاً طولاني را طي كرده بود بعد از 22خرداد

با تفويض اختيارات فراوان به اعضاي بسيج ودادن جان دوباره به مبحث بگيروببند درنيروي مقاومت

بدون حسابرسي ازانان مخصوصا ًتندروان اين نيرومانندبازكردن قلاده سگ هارگرسنه ايي

دربين مردم بود حال حكومت با اين بسيج لجام گسيخته

باحرص و طمع سهم خواهي فراوان كه درسركوب مردم تيغ درمشت دركنارش بوده چه ميخواهد بكند

اگر كشوردراين اوضاع ملتهب باقي بماند اين آزادي عمل توجيه پذيراززاويه حكومتي هاست

اما با آرام شدن اوضاع .حتي به قيمت كشتارو سركوب بيحد واندازه موضع حكومت

در قبال اين نهاد زنجيرپاره كرده شبه نظامي كه گاه مواضعي در مقابل روساي خود نيز

اتخاذ ميكند چيست كه عناصر تندرو ودگم آن هركدام توانايي آفرينش يك بحران

بزرگ را دارند كه نبايد از اين نكته غافل بمانيم به علت عضو گيري تقريباً بازونامحدود درسالهاي اخير

كه شايدازسرآگاهي واحساس احتياج در چنين ايامي بوده بسياري از افراد لاا بالي و شروردراين نهاد

عضو شده همانهايي كه با سربند يا خامنه اي و قمه و قداره به جان مردم افتادند كه نه نفوذي بوده ونه

خارجي بلكه عضوهمين نيروي به اصطلاح مردمي نيروي مقاومت بسيج بوده اند كه اين حاكميت واين

بسيج جاي همانهاست نه كساني كه قران و نهج ابلاغه را به معنايش ميخواهند نه جلد رويش .اما ريزش

افرادعقلاني ومنطقي تر بسيج همچنان ادامه خواهد داشت من خود شاهد اين ريزش هستم ودرانتها

يك نكته ايا به سن وسال جوانان باتوم بدست بسيجي دقت كرده ايد

عموماً بين 16تا20ساله چرا؟؟

پاسخ من انها بيشتر تابع هيجاناتند تا عقلانيت وهدف مشخص واين نوعي بازي بزرگان است

براي اين نوجوانان كم سن و سال/ پاسخ شما؟؟؟؟


۱۳۸۸ مرداد ۲۳, جمعه

نامه امير المومني علي(ع)به مالك ترجمه محمد دشتي قسمت اول

اینروزها از مدل حکمرانی امیرالمومنین علی(ع) بسیار گفته میشود ونامه امیرالمومنین به

مالک اشترنخعی نمونه ای از مدل حکومتداری امیر المومنین را تشریح میکند

ومن در باز خوانی چندین باره این نامه خواستم دیگرانرانیز باخود شریک سازم

شاید دررونویسی از این سند حکومتی مولای مالک رازهایش را دریابم

پس درچندبخش متن کامل انرا برای شماییکه انرا نخوانده ایید

وشاید به این صفحه ازدنیای مجازی سری بزنید رونویسی خواهم کرد

امید دارم که خوشایند شما باشد

ترجمه نامه امیرالمومنین علی(ع)

بنام خدواند بخشنده مهربان،این فرمان بنده خداعلی امیرالمومنان،به مالک ااشتر

پسرحارث است،درعهدیکه بااودارد،هنگامیکه اورابه

فرمانداری مصربرمیگزیند

تاخراج ان دیارراجمع اورد،وبادشمنانش نبردکند،کار مردم رااصلاح کند،

وشهرهای مصرراآبادسازد اورا به ترس ازخدافرمان میدهد،واینکه اطاعت

خدارا بردیگر کارهامقدم دارد،وانچه درکتاب خداامده،ازواجبات و

سنتهاراپیروی کند،دستوراتیکه جزباپیروی ان رستگارنخواهد

شد،وجزبانشناختن وضایع کردن ان جنایتکار نخواهد گردید

به او فرمان میدهدکه خدا رابادل ودست وزبان یاری کند،زیراخداوندپیروزی

کسی راتضمین کندکه اورایاری دهد،وبزرگ داردان کس که اورا بزرگ شمارد

وبه اوفرمان میدهدتانفس خودراازپیروی ارزوهابازدارد

وبهنگام سرکشی رامش کند که

((همانانفس همواره به بدی وا میداردجزانکه خدارحمت اورد))

پس ای مالک بدان من تورا به سوی شهرهایی فرستادم که پیش از

تودولتهای عادل یاستمگری بران حکم راندند،ومردم درکارهای تو چنان مینگرند

که تودرکارهای حاکمان پیش ازخودمینگری،ودربارۀ تو ان میگویندکه تونسبت

به زمامداران گذشته میگویی وهمانانیکوکاران را به نام نیکی توان شناخت

که خداازانان بر زبان بندگانش جاری ساختپس نیکوترین اندوخته توباید

اعمال صالح ودرست باشد،هوای نفس رادراختیارگیر،واز انچه

حلال نیست خویشتن داری کن،زیرا بخل ورزیدن به نفس خویش،

انست که درانچه دوستداردیابرای اوناخوشاینداست راه انصاف پیمایی

مهربانی بامردم راپوشش دل خویش قرار ده،باهمه دوست مهربان باش

مباداهرگزچونان حیوان شکاری باشی که خوردن انان راغنیمت دانی

زیرا مردم دودسته اند،دسته ای برادردینی توودستۀدیگرهمانند تودرافرینش

میباشنداگرگناهی ازانان سر میزندیاعلتهایی برانان عارض میشود

،یاخواسته وناخواسته،اشتباهی مرتکب میگردندانانرا ببخشای وبرانان اسانگیر

انگونه که دوست داری خدا توراببخشایدوبرتواسان گیرد.

همانا تواز انان برتر،وامام توازتوبرتر،وخدابرانکس که تورا

فرمانداری مصر دادوالاتر است

که انجام امور مصررابتو واگذارده وانانراوسیلۀ ازمودن تو قرار داده است

هرگزباخدا مستیز،که توراازکیفراونجاتی نیست،وازبخشش ورحمت اوبینیاز

نخواهی بود.بربخشش دیگران پشیمان مباش واز کیفر کردن شادی مکن

وازخشمی که توانی ازان رها گردی شتاب نداشته باش.به مردم نگو به من

فرمان داده اندومن نیزفرمان میدهم پس بایداطاعت شود

که اینگونه خودبزرگبینی دل رافاسد،ودینرا پژمرده وموجب زوال نعمتهاست

واگربامقام وقدرتی که داری،دچارتکبریاخودبزرگبینی شدی

به بزرگی حکومت پروردگاری که برترازتوست بنگر،که توراازسرکشی

نجات میدهدوتندروی تورا فرومینشاند،

وعقل واندیشه ات به جایگاه اصلی بازمیگرداند

ادامه دارد

۱۳۸۸ مرداد ۱۸, یکشنبه

ذهن خسته

نمي تونم بنويسم گرفتاريها ي كاري وذهن مغشوش تمركز نوشتن و

ازم گرفته انقدر قلم خوبي ندارم كه بدون تمركز بتنوم بنويسم اما از

مبارزه دست نمي كشم اشتباه قبل و تكرار نمي كنم ديگه بي

تفاوت نمي شم ادم بدون هدف درخت خشكيد ه است


۱۳۸۸ مرداد ۱۶, جمعه

ولادت انكه مي آِيد مبارك صلواتي نثار قدومش

جمعه ها طبع من احساس تغزل دارد

ناخوداگاه به سمت تو تمايل دارد

بي توچنديست كه دركار جهان حيرانم

مانده ام بي تو چرا باغچه ام گل دارد

شايد اين باغچه ده قرن به استقبالت

فرش گسترده در دست گلايل دارد

تابه كي يكسره يكريز نباشي شب و روز

ماه مخفي شدنش نيز تعادل دارد

يازده پله زمين رفت به سمت ملكوت

يك قدم مانده زمين شوق تكامل دارد

هيچ سنگي نشود سنگ صبورت تنها

تكيه بر كعبه بزن كعبه تحمل دارد

۱۳۸۸ مرداد ۱۱, یکشنبه

پسر كوندارد نشان از پدر تو بيگانه خوانش نخوانش پسر

لطفا برويد به اين ادرس ومقاله محمد مطهري فرزند شهيد مطهري را بخوانيد روزنامه اعتماد ملي مورخه يكشنبه
।11 /5/88صفحه2
www.etemedemeli.com