۱۳۸۸ مرداد ۲۵, یکشنبه

نامه حضرت امير المومنين علي(ع) به مالك ترجمه محمد دشتي 2

بپرهیزکه خودرادربزرگی همانند خداوند پنداری،درشکوه خداوندی همانند

اودانی زیراخداوندهرسرکشی راخوارمیسازد،وهرخودپسندی رابی ارزش

میکند،با خدا و با مردم،باخویشاوندان نزدیک،وباافرادی از رعیت خودکه

آنان را دوست داری،انصاف رارعایت کن،که اگر چنین نکنی ستم رواداشتی

وکسی که به بندگان خداستم روا دارد،خدابجای بندگانش دشمن او خواهد بود

وآنراکه خدا دشمن شود،دلیل اورانپذیردکه باخدا سرجنگ دارد،تا آنگاه

که بازگرددیا توبه کندوچیزی چون ستمکاری نعمت خدا رادگرگون نمیکند

وکیفر اورانزدیک نمیسازد، که خدادعای ستمدیدگان را میشنود

ودر کمین ستمکاران است

دوست داشتنی ترین چیزها درنزدتو،درحق میانه ترین ،درعدل فراگیرترین

درجلب خشنودی مردم گسترده ترین باشد،که همانا خشم عمومی مردم،

خشنودیخواص(نزدیکان)راازبین میبرداما خشم خواص را

خشنودی همگان بی اثر میکند

خواص جامعه همواره بار سنگینی برحکومت تحمیل میکنند زیرا درروزگار

سختی یاریشان کمتر ودراجرای عدالت ازهمه ناراضی تر،ودرتحمل

خواسته هایشان پا فشارتر،ودرعطا وبخشش کم سپاس تروبهنگام منع خواسته ها

دیرعذرپذیرترودربرابرمشکلات کم استقامت ترمیباشنددر صورتی که ستونهای

استواردین،واجتماعات پرشور مسلمین،ونیروهای ذخیره دفاعی،عموم مردم

میباشندپس به انها گرایش داشته باش واشتیاق تو باانان باشد

از مردم انانکه عیب جو ترندازخوددورکن،زیرامردم عیوبی دارند که رهبرامت

در پنهان داشتن ان از همه سزاوارتراست،پس مبادا انچه برتوپنهان است

اشکار گردانی،وانچه که هویداست بپوشانی ، که داوری درانچه ازتوپنهان

استبا خدای جهان میباشدپس چندان که میتوانی زشتیها رابپوشان،

تاانراکه دوست داری برمردم پوشیده ماند خدا برتو بپوشاند

گره هر کینه ای را در مردم بگشای،ورشته هر نوع دشمنی را قطع کن

واز انچه درنظر روشن نیست کناره گیر،در تصدیق سخن چین شتاب مکن

زیراسخن چین گرچه درلباس اندرزدهنده ظاهر میشوداماخیانتکاراست

بخیل را در مشورت دخالت نده،که توراازنیکوکاری باز میدارد

وازتنگدستی میترساند.ترسورا درمشورت کردن دخالت نده

که درانجام کارها روحیه توراسست میکندحریص را درمشورت

کردن دخالت نده،که حرص راباستمکاری در نظرت زینت میدهد.همانابخل

وترس وحرص، غرائز گوناگونی هستندکه ریشه انها

بدگمانی به خدای بزرگ است

بدترین وزیران تو،کسی ست که پیش از تووزیر بدکاران بوده،

ودرگناهان آنان شرکت داشته،پس مبادا چنین افرادی محرم رازتوباشند

زیرا که آنان یاوران گناهکاران وستمکارانند

توبایدجانشینانی بهتر ارآنان داشته باشی که قدرت فکری امثال آنها را داشته باشد

اماگناهان و کردارزشت انها را نداشته باشند؛کسانیکه ستمکاری را

بَرستمی یارینکرده،وگناهکاری را درگناهی کمک نرسانده باشد هزینه

اینگونه افراد برتوسبک تر،ویاریشان بهتر،ومهربانیشان بیشتر،ودوستی آنان

با غیرتوکمتراست.آنانراازخواص ودوستان نزدیک ورازداران خود

قرارده سپس ازمیان آنان افرادی را که درحقگویی از همه صریح ترند

،ودرانچه راکه خدا برای دوستانش نمیپسندد تورا مددکار نباشند

انتخاب کن چه خوشایند توباشد یا ناخوشایند.

تا میتوانی باپرهیزکاران وراستگویان بپیوند وآنان چنان پرورش ده

که تورافراوان نستایندوتورا برای اعما ل زشتی که انجام نداده ای تشویق نکنند

که ستایش بی اندازه،خودپسندی میاورد،وانسان را به سرکشی وا میدارد

هرگزنیکوکار وبدکاردرنظرت یکسان نباشند،زیرا نیکوکاران در نیکوکاری

بی رغبت،وبدکاران در بدکاری تشویق میگردندپس هرکدام ازآنانرا

براساس کردارشان پاداش ده

بدان ای ما لک!هیچ وسیله ای برای جلب اعتماد والی به رعیت بهتراز

نیکوکاری به مردم،و تخفیف مالیات وعدم اجبار مردم به کاری که دوستش ندارند

نمیباشدپس دراین راه بکوش تا به وفاداری رعیت خوشبین شوی

که این خوشبینی رنج طولانی مشکلات را از توبر میدارد،پس به آنان که

بیشتر احسان کردی بیشترخوشبین باش،وبه آنان که بدرفتاری کردی

بد گمان تر باش وآداب پسندیده ای را که بزرگان این امت به ان عمل کردند

وملت اسلام با آن پیوندخورده،ورعیت با آن اصلاح شدندبرهم مزن

وادابی که به سنتهای خوب گذشته زیان وارد میکندپدید میاور

.که پاداش برای اورندۀ سنت،وکیفرآن برای تو باشدکه انها رادرهم شکستی.

باحکیمان فراوان بحث کن،که مایه ابا دانی واصلاح شهرها

وبرقراری نظم قانونی است که درگذشته نیز وجود داشته

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر