۱۳۸۸ مرداد ۲۴, شنبه

بسيج ومشكلاتش

بسيجي رابه زعم خودبه چند دسته كلي تقسيم ميكنم ابتداازطيفي كه خودنيزبه آن تعلق داشتم ميگويم

يعني بچه مسجد يهاي شلوارجين پوشي كه صرفاًبراي اينكه مسجدمحله شان بدست افرادغريب وافراطي

بسيج نيفتدبه عضويت بسيج درآمدند و شايد پستي هم در ساختار تشكيلاتي بسيج داشته اند

( نميدانم چقدربااين ساختارآشناييدكه توضيح ساختاري بسيج دراين مقال نميگنجددرفرصت مقتضي باز خواهم گفت)

اما هيچگاه التزام قلبي و عملي به اين نهاد نداشته اند دسته ديگر شباهت فراواني با دسته اول دارند

اما از نظرفكري وپايگاه مذهبي راديكال ترند،دسته سوم جوانان ونوجواناني كه صرفاً جهت گرفتن

سهميه دانشگاه وكسري خدمت سربازي به عضويت بسيج درآمده اند اعضاي دو دسته اول

در طول مدت زماني به خاطر نداشتن تعلق قلبي و اعتقادي به بسيج ومشغله هاي روزمره و

اختلافات عقيدتي از بسيج كناره گرفته اند

دسته سوم نيزعمدتاً بعد از قبولي دانشگاه وپايان خدمت سربازي پي كار خود رفته اند

به خصوص در اين چند ماه اخير بعلت انزجار مردم و تنشهاي اعتقادي و فكري ريزشديدي دربين آنها

شاهد هستيم اما برخي نيزبه خاطرمنافعي ازهرسه دسته بالادربسيج

باقي مانده اند كه من انها را در دسته چهارم جاي ميدهم

مهمترين وراديكال ترين اعضاي بسيج ولايت مداران هستند كه بسياري ازآنان افرادكم اطلاع با

تحصيلات كم وبدون قوه تشخيص مناسب هستنداما نبايد ازنظردورداشت كه دربين ولايت مداران هم

افرادباسوادوبامطالعه اي نيزوجود دارندكه بدليل ذوب شدگي درولايت ويكجانبه نگري عليرغم

داشته هاي اطلاعاتي فراوان فاقد قدرت تجزيه وتحليل لازم اند وهرچه دليل وبينه ازقران و

منطق و حديث ونهج البلاغه برايشان مي آوري به اثبات بت خود ساخته شان نسبت ميدهند

وآنرا مصادره به ميل ميكنند. كه مانند كسي مستقيم به خورشيد نگريسته نابينا شده اند ،

محتاج تلنگري براي ديدن روشنايي حقيقي تعدادي نيز ميبيننداما منافعشان ايجاب ميكند

به ماندن در ظلمت . كه تكليفشان معلوم است به وقت منافع چرخش ديگري خواهند كرد

. دربين ولايت مداران نيز كساني شخص رهبررازيرسوال برده واورا ديگر ولي فقيه نميدانند

بامرور اين توضيحات به اين نتيجه ميرسيم كه بسيج ساختارچندان يكدست ويكپارچه اي ندارد

ولي من غير از ريزش شديد اعضاي بسيج وافت شديد جذب اعضاي جديد كه بعلت داشتن دوستاني

دراين نهاد شاهدآن هستم يك خطرعمده رانيزازجهت اعضاي راديكال بسيج براي حكومت متصورم

اختيارات بسيج كه دردهه 60 واوايل دهه خصوصا دربُعد بگيروببند به قول خود بسيجيها بيحد بود

به مرور در دهه هاي 70 و80روبه افول نهادتاجايي كه حتي قوه قضاييه دست به ايجادنهادي

تقريباًموازي ازلحاظ كاركردبا بسيج به نام ستاد حفاظت وپيشگيري قوه قضاييه زد

درسال86 بابسته شدن ومحدود شدن مراكزاجرايي بسيج بعلت تخلفات آشكاروعمده دراين مراكز

اعم از مالي ومنكراتي عملاً اخرين سنگر بگيروببند بسيج هم رفته رفته به تعطيل گراييد

بسيج تشويق به كارهاي فرهنگي شد وعمليات نظامي ان درحد مانور محدود شد

اما اين تحديد اختيارات كه پروسه زماني نسبتاً طولاني را طي كرده بود بعد از 22خرداد

با تفويض اختيارات فراوان به اعضاي بسيج ودادن جان دوباره به مبحث بگيروببند درنيروي مقاومت

بدون حسابرسي ازانان مخصوصا ًتندروان اين نيرومانندبازكردن قلاده سگ هارگرسنه ايي

دربين مردم بود حال حكومت با اين بسيج لجام گسيخته

باحرص و طمع سهم خواهي فراوان كه درسركوب مردم تيغ درمشت دركنارش بوده چه ميخواهد بكند

اگر كشوردراين اوضاع ملتهب باقي بماند اين آزادي عمل توجيه پذيراززاويه حكومتي هاست

اما با آرام شدن اوضاع .حتي به قيمت كشتارو سركوب بيحد واندازه موضع حكومت

در قبال اين نهاد زنجيرپاره كرده شبه نظامي كه گاه مواضعي در مقابل روساي خود نيز

اتخاذ ميكند چيست كه عناصر تندرو ودگم آن هركدام توانايي آفرينش يك بحران

بزرگ را دارند كه نبايد از اين نكته غافل بمانيم به علت عضو گيري تقريباً بازونامحدود درسالهاي اخير

كه شايدازسرآگاهي واحساس احتياج در چنين ايامي بوده بسياري از افراد لاا بالي و شروردراين نهاد

عضو شده همانهايي كه با سربند يا خامنه اي و قمه و قداره به جان مردم افتادند كه نه نفوذي بوده ونه

خارجي بلكه عضوهمين نيروي به اصطلاح مردمي نيروي مقاومت بسيج بوده اند كه اين حاكميت واين

بسيج جاي همانهاست نه كساني كه قران و نهج ابلاغه را به معنايش ميخواهند نه جلد رويش .اما ريزش

افرادعقلاني ومنطقي تر بسيج همچنان ادامه خواهد داشت من خود شاهد اين ريزش هستم ودرانتها

يك نكته ايا به سن وسال جوانان باتوم بدست بسيجي دقت كرده ايد

عموماً بين 16تا20ساله چرا؟؟

پاسخ من انها بيشتر تابع هيجاناتند تا عقلانيت وهدف مشخص واين نوعي بازي بزرگان است

براي اين نوجوانان كم سن و سال/ پاسخ شما؟؟؟؟


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر