۱۳۸۸ مرداد ۵, دوشنبه

هواي گرم

آب را گل كردند ، راه را سد بستند ، روزها شب شده اند ،


شب آرام،سراب


اين همه سرمستي ، اين همه د‍‍‍ژخيمي


سايه هاي وحشت ،آيه هاي شيطان ، چه مسلط به وطن!؟!؟!؟!


پايه هاشان لرزان ، هر ستون روي آب ،‌‌ زلزله در راه است


دير و زودي شايد ، سوختن اما نه


با ز گرم است هوا ، كله ام داغ شده ، من به او مي خندم


چه لباسي به تنش ، هيبتي ترس آور ، ترس من كو، كجاست ؟؟؟؟؟؟


آه يادَ م آمد ، دربند ، ظهر داغ آنروز، زير ميز كافه جاي مانده اي واي!!


وتوميپرسي باز؟؟؟؟؟ هي پسر ترست كو؟؟؟؟؟


ترس اگر جا مانده ، زيركي هست به جا


كله ام داغ شده ، تن او داغ تر است ،فكر اوخام تر است


راه من معلوم است ، روبرو ، آزادي


راه او؟؟؟


كج راهه ، روبه اتمام ، تمام


و زمان تيك وتا كش به جلو ،ره ندارد به پسين


اتوبان يكطرفه


دورزدن ممنوع است ، وچه گرم است هوا

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر