آب را گل كردند ، راه را سد بستند ، روزها شب شده اند ،
شب آرام،سراب
اين همه سرمستي ، اين همه دژخيمي
سايه هاي وحشت ،آيه هاي شيطان ، چه مسلط به وطن!؟!؟!؟!
پايه هاشان لرزان ، هر ستون روي آب ، زلزله در راه است
دير و زودي شايد ، سوختن اما نه
با ز گرم است هوا ، كله ام داغ شده ، من به او مي خندم
چه لباسي به تنش ، هيبتي ترس آور ، ترس من كو، كجاست ؟؟؟؟؟؟
آه يادَ م آمد ، دربند ، ظهر داغ آنروز، زير ميز كافه جاي مانده اي واي!!
وتوميپرسي باز؟؟؟؟؟ هي پسر ترست كو؟؟؟؟؟
ترس اگر جا مانده ، زيركي هست به جا
كله ام داغ شده ، تن او داغ تر است ،فكر اوخام تر است
راه من معلوم است ، روبرو ، آزادي
راه او؟؟؟
كج راهه ، روبه اتمام ، تمام
و زمان تيك وتا كش به جلو ،ره ندارد به پسين
اتوبان يكطرفه
دورزدن ممنوع است ، وچه گرم است هوا
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر