۱۳۸۸ مهر ۵, یکشنبه

غريو سكوت

این روزها هرچه مي انديشم قومی را میبینم که قهرمانان اساطیریش

رستم سیاوش و فریدون است وقهرمانان مذهیبش حسین(ع)و عباس قهرمانانی

همه ازجنس فریادِ برظالم ودلاورانی بی همتاو اینروزهاهمان ملت

مبارزه آرام رابرگزیده ومیخواهد باسکوت قیام کند

هرچه درژرفای تاریخ كشورم کند وکاو کردم آرش دیدم و بابک خرمدین

نه گاندی وماندلاو باز در روزگارنزدیک ستارخان و باقرخان ودلیران تنگستان

ميرزاي جنگل را آیا ملتی که تمام رهبران کاریزماتیک آن مردمانی ازجنس فریاد

بوده اند میتواندانقلابی ازجنس سکوت داشته باشد یاناگزیر با مراجعه

به پیشینه اش غریورا برخواهد گزید آیاجنبش سبزسکوت به سیل

خروشان سبز با طنین فریاد و خون مبدل خواهد شد ؟

باید باسکوت به جنگ ظالم رفت یا غریو؟ این سوالیست كه هر روز از خود

میپرسم وبه خودمیگویم درسکوت اندیشیدن سهل تر و تعقل امکانپذیرترست

امامی بینم درآن حال که من به تفکروتعقل مشغولم حاکم ظالم و اعوان و انصارش

هرچه بخواهندبا دوستان وهموطنان همفكرم خواهند کرد بند،زندان،شکنجه،

تجاوزبه فکراندیشه وخلوت تنهایی من و دوستانم، قتل وتجاوزبه جسم دختران

وپسران سرزمینمنمیدانم چه خواهد شد.

دراساطیرایران ضحاک ضرب المثل ظلم است ودرمذهب تشیع حجاج بن یوسف ثقفی

اولی مغز جوانان این مرزو بوم را طلب میکرد

ودومی دست وچشم و پا برای زیارت امام شیعیان اززائرین

امامشان حسین (ع)وهموزن سرعلو یون طلا میبخشید آورنده سررا وامروز

ارواح ضحاک وحجاج به هم پیوسته و ممزوج شده درهم، در وطنم جولان میدهند

نمیدانم بازهم باید با سکوت با آنان بستیزم ودوباره از گاندی و ماندلایی

که می ستایمشان بگو یم یا از مازیار و یعقوب لیث سیستانی و شیخ جوری

و سربدارانش نمی دانم آیا ماندلایی در ایران ماندگار خواهد شد

ویا کاوه ها همچنان قهرمانان ایران خواهند ماند
www.vataneparsi.blogspot.com

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر