مرکب و دوات خشک شده
شب ِ پاییز و سایه های زردو نارنجی
ذهن پر پیچ و خم حیرت و چرایی
برزخ ناشناخته ی ذهن
سلولهای نامرتب مغز
لولیدن کرم خیال در میان ذهن
برای پاسخی برای حس و حال ذهن
شب پاییز و گرمی تنور خیا ل
در میان سردی حال
رپ رپه ی گله ی گاو ها در مرتع حواس
حواس ، کج و معوج چون درخت تاک
صدای زوزه ی باد در علفزار خشک بی آب مخ
مخچه ای خالی ز حس حال و پره نک و نال
غر غرو قیل و قال باز شده ورد زبان ، بنال
دِِ بنال دیگه چته
ولی هرچه می جویی کمتر می یابی
پس طریق کوچه ی علی چپ
بهترین مسیر فکر
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر